کار به جایی رسید که جمعیت کمککنندهها از کمک شوندهها سبقت گرفت.
هر کسی هر چه داشت روی دیوار مهربانی میگذاشت بدون هیچ شو تبلیغاتی و دولتی؛ تا هر که میخواهد بیاید و بردارد.
باور کنید الان نیازمندان با توجه به شرایط نامشخص و عجیب و غریب اقتصادی بیش از پیش افزایش یافتهاند؛ آنها را باید دید و کاری کرد تا همه زیر سقف ایرانِ دوست داشتنی لذت یک زندگی ساده را حس کنند.
این روزها شرایط کشور ناآرام است و صدای اعتراض از گوشه و کنار شنیده میشود. خط فقر نسبی خانوارها در ایران به ۱۸ میلیون تومان رسیده است! همه به دنبال رفع مشکلات هستند و بیشک همانگونه که قدیمیها به ما میگفتند انسان گرسنه دین و ایمان ندارد. باید شرایط کشور آن طور شود که همه ما انتظار داریم و رفاه حداقلی خواسته زیادی نیست.
همه از خدای بزرگ میخواهیم تا بهترین را نثارمان کند... همان دعای اول سال: حول حالنا الی احسن الحال «بگردان حال ما را به نیکوترین حال»
زندگی باید جریان داشته باشد تا برای همه مطلوب شود اما خودمان هم باید با خوی انسانی دست یاری به سوی نیازمندان دراز کنیم.
درست است این روزها به دلائل شرایط حاکم بر کشور نوسانات بازار زیاد است. در این راستا چه باید کرد؟ نقش ما به عنوان یک شهروند چیست؟
چندی پیش مغازهای بعد از چند روز تعطیلی، باز کرده بود؛ برای خرید به آنجا رفتم.
فردی دیگر هم آنجا بود و تقاضای نسیه داشت و با وجود اینکه مغازهدار دلایل نسبتاً منطقی داشت و میگفت این روزها قیمت بالا و پایین بسیاری دارد و توان نسیه دادن ندارد اما او هم میگفت ندارم! به خدا مجبورم برای خرید این کالا و گرنه تقاضای نسیه نمیکردم...
به هر روی معامله جوش خورد و قرار شد خریدار اول برج مبلغ مورد نظر را پرداخت کند.
فرد دیگری وارد مغازه شد و کالایی را درخواست کرد و همان چیزی که میخواست موجود بود... تقاضای تخفیف کرد و مغازهدار هم همان حرفهای تکراری با مشتری قبلی را به زبان آورد اما او هم گوشش بدهکار نبود.
به نظر میرسد در این شرایط اقتصادی باید بیشتر به هم رحم کنیم. هیچ اشکال ندارد اگر وضع مالیامان خوب است این روزها از تخفیف صرف نظر کنیم تا جبران ضرر و زیانهای مغازهدارانی که خواسته و ناخواسته تعطیل میشوند کمی جبران کنیم تا جبران مافات شود.
از سویی تا آنجا که امکان دارد زیردستان و طبقات ضعیف را به چشم دیگری ببینیم و آنها را درک کنیم.